در حد توان جواب گوی سؤالات شما دوستان محترم هستیم .
رویدادهای 12 بهمن
امام خمینی پس از سالها دوری و تبعید به کشور بازگشت. ایران اسلامی شاهد
بزرگترین و تاریخیترین استقبال بود. حضور میلیونی مردم که صف مستقبلین را
از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا امتداد داده بود، حاکی از عشق و علاقه
بینظیر آنها به رهبر خویش بود.
* حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.
* امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش
خوابیدند. این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان،
نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان
چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود.
* با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را
به لرزه در آورد. مستقبلین با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشکهای
مشتاقان را بر گونههایشان جاری کردند.
* حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف
ملت تشکر میکنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمیتوانم
جبران کنم. ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود،
همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشههای فساد ترغیب
کردند. ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
* حضرت امام در اولین سخنرانی خود در میان انبوه مستقبلین مشتاق در بهشت
زهرا، گفتند: من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست
دادهاند میافتد، سنگینیای در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم.
محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد
و قبرستانهای ما را آباد. ایشان اضافه کردند: من دولت تعیین میکنم، من
توی دهن دولت میزنم ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم. من به
ارتش یک نصیحت میکنم و یک تشکر ..... [ما] میخواهیم ارتش مستقل باشد.
آقای ارتشبد شما نمیخواهید؟ آقای سرلشکر شما نمیخواهید مستقل باشید؟ و
اما تشکر میکنم از قشرهایی که متصل شدند به ملت. با وجود سرمای زمستان،
دیشب هزاران مشتاق زیارت حضرت امام، در مسیر حرکت ایشان خوابیدند. شهرهای
کشور در شادی ورود امام، غرق نور و گل و فریاد بود. از هنگام هجرت حضرت
امام از نجف اشرف به پاریس، تراکم سخنرانیها، مصاحبهها و پیامهای ایشان
در این مدت کوتاه یعنی (118 روز اقامت در نوفل لوشاتو) ، قابل توجیه و تأمل
است. به طور یکه ایشان در برخی از روزها به سؤالات چندین رسانه خبری و
تبلیغاتی پاسخ دادهاند. مثلا در تاریخ نوزدهم دی سال جاری، ایشان در ده
مصاحبه جداگانه شرکت کردند و کثرت مصاحبهها، حکایت از علاقه خبرنگاران و
اشتیاق امام برای رساندن پیام خود به دنیاست. آمار این مجموعه عظیم از این
قرار است: سخنرانیها 59 عدد مصاحبهها 108 عدد پیامها 36 عدد نامهها و
تلگرافها و فرمانها 6 عدد جمع 209 عدد در حالی که مراسم ورود حضرت امام
به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد، نظامیان با یورش به این سازمان از
ادامه پخش آن ممانعت کردند. عدهای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود
حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیونهای
خود را به خیابان پرت کردند. امام خمینی در شب اول اقامت خود در مدرسه
رفاه، طی سخنانی با اعضای کمیته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأکید نمودند.
روحانیون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرین اعلامیه خود، به تحصن پایان
دادند. آیتالله شریعتمداری طی تلگرافی ورود حضرت امام خمینی را تبریک گفت.
در پی درخواست مجدد بختیار برای ملاقات با حضرت امام خمینی، ایشان گفتند:
ملاقات با بختیار را در صورت استعفای وی میپذیرم. شاپور بختیار در آستانه
ورود امام خمینی پیامی انتشار داد. وی در پیام خود مردم را نسبت به ادامه
اعتراضات و تظاهرات، خصوصا در روز ورود حضرت امام، تهدید کرد. دکتر علی
آبادی ، عضو شورای سلطنت، از عضویت این شورا کنارهگیری کرد. دانشجویان
ایرانی در مقابل سفارت ایران در آمریکا تظاهرات کردند. خبرگزاری فرانسه:
سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد سخنان ضد آمریکایی آیتالله خمینی، تغییری در
موضع ایالات متحده در قبال ایران به وجود نیاورده است. آمریکا مقداری از
دستگاههای الکترونیکی محرمانه خود را از ایران خارج کرد. نیروی هوایی
سیستمهای محرمانه جنگندههای اف چهارده را مخفی کرد. گفتنی است که یکی از
وظایف هایزر در ایران، انجام همین مأموریت بوده است. بانکهای سوئیس گفتند
که پولهای ایران را پس نمیدهند. مطبوعات و یونایتد پرس: قراردادهای خرید
اسلحه ایران از انگلیس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو این خریدها،
انگلیس معادل چهار میلیارد دلار بابت عدم فروش و بیکار شدن بیست هزار نفر،
زیان خواهد دید. در لیبی به حمایت از انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران، یک
راهپیمایی ترتیب یافت. یک سخنگوی جنبش پولیساریو در الجزیره اعلام کرد که
امام خمینی قبل از عزیمت به ایران در فرانسه، هیأت نمایندگی پولیساریو را
به حضور پذیرفتهاند. رایدو کویت: وزیر انرژی آمریکا اعلام کرد در صورت
ادامه عدم صدور نفت ایران، کشورش مجبور به جیرهبندی نفت خواهد بود. اوضاع
ایران باعث شدیدترین بحران نفتی از زمان تحریم نفت توسط کشورهای عربی از
سال 1352 تاکنون شده است. سازمان چریکهای فدایی خلق ورود حضرت امام را
تبریک گفت.
رویدادهای 13 بهمن
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
کانال محبان اهل بیت (علیهم السلام) در تلگرام راه اندازی شد
بهترین کانال مذهبی
۱۳۹۵/۰۹/۱۶
شرح حدیث اخلاق | پرهیز از بیحوصلگی و تنبلی
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای جلسات
درس خارج فقه خود، به شرح یک حدیث اخلاقی میپردازند. جلسات درس خارج ایشان
که از سال ۱۳۶۹ تاکنون ادامه داشته، هماکنون روزهای یکشنبه، دوشنبه و
سهشنبهی هر هفته در حسینیهی امام خمینی (رحمهالله) برگزار میگردد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR
فیلم و متن شرح آیتالله خامنهای بر حدیثی تربیتی از حضرت امام جعفر صادق
(علیهالسلام) را دربارهی «تأثیر منفی تنبلی و بیحوصلگی بر صبوری بر
موضع حق و ادای حق» منتشر میکند. متن بیانات معظمٌله که در ابتدای جلسهی
درس روز سهشنبه ۱۳۹۵/۹/۱۶ ایراد شده است، به شرح زیر است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمد و آله
الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الأرضین و لعنةالله علی أعدائهم أجمعین
عَن عَبدِاللهِ بنِ سِنان فی حدیثٍ قالْ قالَ أبوعبدالله علیهالسلام: وَ إیّاکَ وَ خَصلَتَین (۱)
[امام صادق علیهالسلام فرمودند:] از دو خصوصیّت و خصلت بپرهیز
الضَّجرَ وَ الکَسَل
«ضَجر»، به معنای دلتنگ شدن و ملول شدن و بیحوصله شدن است. انسان یک
وقتی از یک وضعیّتی، از یک حادثهای مثلاً -یا از وضع مزاجی خودش، یا از
کاری که به عهدهی او هست- ملول میشود، دلتنگ میشود. میفرماید مراقب باش
دچار این دلتنگی نشوی، دچار این ملالت نشوی، دچار این کمحوصلگی نشوی،
کمحوصلگی؛ این ضَجر است.
«کَسَل»، عبارت است از تنبلی، تنبلی؛ یک کاری را انسان تأخیر بیندازد
بهخاطر تنبلی؛ مطالعهای دارد، کاری دارد، اشتغالی دارد، دنبالگیریای
دارد، تنبلی کند و این کار را نکند. میفرماید از این دو چیز پرهیز کن.
[دربارهی] این مسئلهی ضَجر که بیحوصلگی است، این را ما به شما جوانها
عرض کنیم که یکی از بزرگترین نِعَم الهی برای انسانی که جوان هست، حوصله
است. حالا این [چیزی] که ما -امثال بنده که وارد وادی پیری شدیم و مبالغی
در این وادی پیش رفتیم- خوب درک میکنیم و جوانها درست توجه ندارند به این
نعمت بزرگ، یکیاش این است؛ نعمت حوصله، حوصله.
حوصله که بود، انسان از قوای خود استفاده میکند، از نیروهای خود استفاده
میکند. فرض بفرمایید یک مطلبی را میخواهید تحقیق کنید، یک مسئلهی علمی را
میخواهید تحقیق کنید، یک وقت آدم باحوصله هست، یک وقت بیحوصله هست؛
بیحوصله که باشد یک مقداری جلو میرود بعد رها میکند. آدم باحوصله نه،
همینطور هِی دنبال میکند، تحقیق میکند، هِی إن قُلت میآورد، اشکالی به
نظرش میرسد، آن اشکال را دفع میکند، باز اشکال دیگری به نظرش میرسد، باز یک
راه جدیدی به نظرش میرسد. حوصله این است. انسان از نیروی ذهنش استفاده
میکند.
از نیروی بدنی هم همینجور است. گاهی انسان بهخاطر بیحوصلگی از قوای
بدنی استفاده نمیکند. حوصله اینقدر اهمّیّت دارد. این ضَجر که فرمودند،
بیحوصلگی و ملالت، دلزدگی، اینها همهاش یکی است، در واقع ابعاد یک حالت
است که هرکدام یک بخشی از این حالت را بیان میکند.
تنبلی هم همینجور [است]، تنبلی هم مثلاً [اینکه] فرض کنید صبح -حالا بعد
از نماز- خواب رفته، گرفته خوابیده است؛ کار واجبی هم دارد، تنبلی میکند،
بلند نمیشود. پهلوی زن و بچهاش نشسته است، تنبلی میکند؛ در یک جلسهای
نشسته است، تنبلی میکند؛ حرکت نمیکند، راه نمیرود.
یعنی این دو خصوصیّت، دو خصوصیّتی است که یک انسان را از عمل، عمل -که
عمل در اسلام فوقالعاده مورد اهمّیّت است- باز میدارد؛ از عمل صالح که
عِدل ایمان است؛ شما در قرآن ملاحظه میکنید عِدل ایمان، عمل صالح است [باز
میدارد]. عمل صالح هم خب کار است دیگر، عمل است، تحرّک است، فعّالیّت است؛
اگر ضَجر بود یا اگر کَسَل بود، انسان این عمل صالح را انجام نمیدهد.
بعد فرمود:
فَإنَّکَ إن ضَجِرتَ لَم تَصبِر عَلی حَقٍّ
آن نقطهی اصلی را امام (سلاماللهعلیه) مورد توجّه قرار میدهند. ما
حالا به جوانب قضیه میپردازیم. امام (علیهالسلام) آن اصل مطلب را، نقطهی
اساسی را مورد توجّه قرار میدهند؛ میفرماید اگر «ضَجِرتَ» یعنی اگر
بیحوصله شدی، بر حق صبر نمیکنی. یک راه حقّی است، یک کلمهی حقّی است، یک
مسیر حقّی است که شما آن را انتخاب کردید؛ وقتی دچار بیحوصلگی شدید،
پایداری در آن نمیکنید. یک مقداری سخت میگذرد، مشکل درست میشود، بیحوصله
میشوید، رها میکنید.
بیحوصلگی خاصیّتش این است که انسان بر حق که بایستی پایداری کند،
پافشاری کند، بر سر حق بماند، انسان از این محروم میماند. وقتی که [انسان]
دچار ضَجر و دچار همین حالت ملالت و حالت بیحوصلگی شد، بر حق پافشاری
نمیکند.
فَإنَّکَ إن ضَجِرتَ لَم تَصبِر عَلی حَقٍّ و إن کَسِلتَ لَم تُؤَدِّ حَقّاً
وقتی دچار «کَسَل» یعنی تنبلی شدی، آن وقت حق را ادا نمیکنی، آن کاری را
که باید انجام بدهی، حقّی را که باید ادا بکنی، آن را ادا نمیکنی به خاطر
تنبلی؛ به خاطر تنپروری و تنبلی.
اینکه در دعاهای متعددی [آمده]: «اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ
الکَسَلَ» [به این خاطر است]. این در چندین دعا هست، حالا یک دعا «مِنَ
الکَسَلِ وَ الضَّجر»، یک دعا «مِنَ الکَسَلِ وَ الهَرَم»؛ «هَرَم» یعنی
پیری، پیری در اینجا مراد پیری سنّی نیست، پیری روحی است. گاهی انسان سنّاً
جوان است اما روحاً پیر است؛ گاهی عکسش هم هست، سنّاً پیر است اما روحاً
جوان و بانشاط هست. این[جا] به خدای متعال انسان پناه میبرد در دعا از
کَسَل؛ حالا کَسَل همراه با ضَجر یا کَسَل همراه با هَرَم.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۶۳۶
عَن عَبدِاللهِ بنِ سِنان فی حدیثٍ قالْ قالَ أبوعبدالله علیهالسلام: وَ
إِیَّاکَ وَ خَصْلَتَیْنِ الضَّجَرَ وَ الْکَسَلَ فَإِنَّکَ إِنْ ضَجِرْتَ
لَمْ تَصْبِرْ عَلَى حَقٍّ وَ إِنْ کَسِلْتَ لَمْ تُؤَدِّ حَقّاً.
از دو خصلت بپرهیز: کمحوصلگى و تنبلى؛ زیرا اگر کمحوصله شوى بر حق صبر نمیکنی، و اگر تنبل شوی حق را ادا نمیکنی.
آقا مگر داریم ما ، ما یادمان نیست
یادآوری کردید، اما یادمان نیست
این روزها ... وقت زیادی که نداریم
گیرم که آقا بود حالا یادمان نیست!
عیبی ندارد او بیابانگرد باشد...
ما قصه ی مجنون و لیلا یادمان نیست
این جمعه هم حالا نیامد که مهم نیست
ما پهلوی خونین زهرا یادمان نیست!!
تکرار تاریخ از همین بی غیرتی هاست
وقتی طناب و دست مولا یادمان نیست
دستان ما افتاد از کار قنوتش
افتادن دستان سقا یادمان نیست!!
او پیر شد از این جوانی کردن ما...
ما که جوان اربا اربا یادمان نیست!!!
یک روضه خوان ما را کمی یاری رساند
هل من معین شاه تنها ،یادمان نیست
او مژه هایش ریخت یاد زینب و ما...
شام و اسارت رفتنش را یادمان نیست
تازه طلبکاریم آقا دیر کرده...
تازه طلبکاریم *آقا یادمان نیست*
از مدینه تا کربلا همراه با سیدالشهداء امام حسین علیه السلام | ||
|
||
فلسفه قیام ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) را در
سخنان آن حضرت در آغاز حرکت از مدینه و موضع گیری های ایشان در برابر
حوادثی که در منزلگاه های میان راه روی داده است می توان یافت . |
گفتند دستانش را قطع کنید
تا سنت دست بوسی در آنان برچیده شود
اما کوفیان نفهمیدند
ما اصالتا پابوس این خانواده ایم
السلام علیک یا قمر بنی هاشم علیه السلام